به گزارش مشرق، مستند «انقلاب جنسی» ساخته حسین شمقدری کمتر از یک ماه است که بر روی فضای مجازی قرار گرفته است و از شواهد و قرائن موجود بر میآید که هم مورد استقبال قرار گرفته است که در در این امر، قطعا نام و تیزر این مستند دخیل بوده اند و هم مورد مناقشه و بحث و نظر قرار گرفته است.
اولین نشست به جهت نکات مورد مناقشه و دایره مخاطبینی که این مستند داشته است، سه شنبه ۳۱ شهریور ماه نکات و موضوع مستند را مورد نقد و بررسی تخصصی قرار داده است.متن زیر گزارشی تفصیلی از این نشست است که سعی شده است اکثر نکات را دربر بگیرد. در پایان صوت کامل جلسه برای استفاده کاملتر از نشست برای شما ارائه گردیده است.
از نظر مبنایی یک کار بسیار اشتباه است
خانم شیدا نیکوروین، مستند ساز در حوزه خانواده و استاد حوزه و دانشگاه بعد از ارائه مقدمه از تفاوت نگاه اهل سنت و در رابطه با «صیغه» و فقه شیعی به برنامهای در دهه هفتاد در شبکه «الجزیره» اشاره کرد و گفت: « به خاطر مشکلات اجتماعی و رفتارهای غیرمقبول و غیرمطلوبی که از ناحیه دیدگاه خانواده های مسلمان سنی مذهب در حوزه کشورهای خلیج فارس، خاورمیانه عربی، شمال آفریقا و تمام جهان اسلام بوجود آمده بود اینها به دنبال ایجاد یک الگوی جدید ازدواج برای برون رفت از مشکلات اجتماعی برآمدند.»
ایشان بعد از توضیح آنچه که در جوامع عربی در سال های اخیر به جای صیغه تعریف شده است گفت:«با توجه به اینکه در مستند انقلاب جنسی سعی شده است اساساً جامعه غربی و اروپایی را پایه و لوکیشن اصلی برای مقایسه با ناهنجاریها و مشکلاتی که ما در داخل کشور با آن روبرو هستیم مقایسه کنند، از نظر مبنایی یک کار بسیار اشتباه است که من در ادامه دلایلم را عرض خواهم کرد. اگر قرار باشد ما مقایسه کنیم باید جوامع اسلامی را با هم مقایسه کنیم.»
مستند برخلاف ادعاهایی که دارد فاصله زیادی با نگاه اسلامی دارد
آقای ابوالفضل اقبالی، پژوهشر مسائل خانواده ضمن اشاره به قابل ستایش بودن جسارت کارگردان در پرداختن به موضوع گفت: « من قبل از ورود به بحث درباره مستند ترجیح میدهم ابتدا درباره تصویر نظریه جنسی اسلام بحث کنم و در ادامه نقاط افتراق مستند با نگاه اسلامی را بشکافم و بگویم این مستند برخلاف ادعاهایی که دارد فاصله زیادی با نگاه اسلامی دارد.
نظریه جنسی اسلام مبتنی بر چند اصل است و تعدادی مقررات دارد که اگر این اصول را بخواهم خیلی مختصر نام ببرم میتوانم این را بگویم که غریزه جنسی باید ارضا شود و نه سرکوب. در نگاه اسلامی این یک اصل است. برخلاف نگاه های تندی که در بخشی از مکاتب فکری مسیحیت وجود دارد که غریزه جنسی را انکار و نفی میکند. اصل دومی که مکمل اصل اول است اصالت انسانیت انسان است و نه حیوانیت. یعنی اسلام اصالت را با بعد انسانی و روحانی انسان میداند و غرایز و شهوات و نفسانیات را اگرچه مهم میداند اما در ذیل و طفیلی بُعد روحانی انسان قرار میدهد. اینکه مستند میگوید الآن وضع امروز غرب از این جهت که رابطه جنسی هر وقت اراده کنی در دسترس است و مثلاً در خیابان کاندوم عرضه میشود و… اسلامی است، اتفاقاً نقطه افتراق غرب با وضع مطلوب اسلامی است. اصلاً چنین چیزی در نگاه اسلامی وجود ندارد. یا مثلاً در مستند به نقل از شهید مطهری میگوید نیاز جنسی مثل غذا خوردن است و هر وقت اراده کنی باید ارضا شود. اصلاً اینطور نیست؛ یک چارچوب و محدوده ای دارد که در جای خود مفصل تر بحث میکنیم. نگاه اسلامی این است که شما تا جایی که میتوانی باید جسم را محدود بکنی برای اینکه روح و بعد انسانیات رشد بکند. البته این نگاه متعالی است که شاید قابل تجویز به عموم جامعه نباشد. حالا این ممکن است یک سری بحثهای عرفانی در جای خود داشته باشد.
اصل دیگر، مقید کردن امر جنسی در هالهای از حیا و عفاف و چارچوب و قیودی است. یعنی در نگاه اسلامی موضوع جنسی همیشه محدود به خانواده است و نه جامعه برخلاف غرب که فروش کاندم در خیابان، آموزش های جنسی در کتب درسی، استفاده از جذابیتهای جنسی در تبلیغات شهری و رسانه ای و… بهره میبرد.
یک اصل دیگر اصالت خانواده است به معنای ازدواج دائم. یعنی تشکیل نهاد خانواده یک اصل است. ازدواج موقت و… جزو راهکارها و راههای درمانی بحرانهای جامعه محسوب میشود.
یک اصل دیگر که یک اصل کلان در نظام تشریعی اسلام است، بحث تفاوتهای تکوینی بین زن و مرد است که از دل آن برخی مقررات مثل تمکین، تعدد زوجات، ازدواج موقت و… بیرون میآید. اینها مبتنی بر تفاوتهای تکوینی زن و مرد است.
از این اصول یک سری مقررات بیرون میآید مثل حجاب، عدم اختلاط زن و مرد در جامعه و… . این مقررات اگر آنطور که اسلام میخواهد اجرا شوند اساساً ما با چیزی بعنوان بحران جنسی که امروز در جامعه با آن مواجه هستیم، روبرو نخواهیم بود.
در نگاه اسلامی موضوع جنسی همیشه محدود به خانواده است و نه جامعه برخلاف غرب که فروش کاندم در خیابان، آموزش های جنسی در کتب درسی، استفاده از جذابیتهای جنسی در تبلیغات شهری و رسانه ای و… بهره میبرد.
ایشان ادامه دادند: « مهمترین اشکال مستندساز این است که با ذهنیتی مبتنی بر وضعیت فعلی جامعه که کاملاً یک وضع مدرن و جدید است میخواهد خوانشی از اسلام داشته باشند. میگوید جوانان ما که از ۱۵ سالگی به بلوغ میرسند در ۳۰ سالگی ازدواج میکنند. این فاصله ۱۵ سال را چه باید کرد؟ خوب طبیعتاً بهترین پاسخی که به این شرایط میتوان داد حتی اگر کسی اسلامشناس هم نباشد قاعدتاً ازدواج موقت است که بهتر از روابط جنسی خارج از اصول و شرعی است. در حالیکه اگر ما نگاه اسلامی را پیاده بکنیم این شرایط با این مختصاتی که در جامعه امروز ما دارد این مقایسه بین غرب و خودمان بوجود نمیآید که حالا بگوییم چون غرب راحت گرفته اسلامی است و ما چون سخت گرفتهایم غیراسلامی هستیم. »
مشکل غرب را به اشتباه افراط در امر جنسی تقلیل داده اند
آقای محسن آقایی کارگردان مستند درحال ساخت انقلاب جنسی موسسه سفیر فیلم با بیان این نکته که: «کدهای خیلی واضح و مشخصی در مستند وجود دارد که به نظرم کفه را به سمت تأیید و صحه گذاشتن بر گفتمان جنسی غرب سنگین میکند گفت:«یک نکته دیگر هم که با توجه به پژوهشهای ما در این حوزه به نظرم خیلی مهم و محوری است این است که دوستان اساساً متوجه ابعاد انقلاب جنسی در غرب نشدهاند و خیلی کوتاه بینانه آن را به افراط در عمل جنسی تقلیل دادهاند و حتی همین افراط در عمل جنسی را هم به شدت حداقلی مطرح کردهاند. یعنی در همین لایه هم در آنجا وضع خیلی بدتر است، فاجعه است. یک موضوعاتی در آنجا بعنوان راههای جنسی وجود دارد که حتی نمیتوان آن را توضیح داد.
این یک خطر بزرگ به نظر من به همراه دارد و آن اینکه ما را آماده برای چیزی که با آن مواجه خواهیم شد نمیکند. نظر خاص من این است که هرچند ازدواج موقت تا حدی مشکل را حل خواهد کرد ولی با توجه به مسیری که با آن روبرو هستیم و مرجعیت فرهنگی که فضای غرب ایجاد کرده است و هر روز جوانان بیشتری به سمت آن کشیده میشوند، ما قطعاً مشکلاتی خواهیم داشت _کما اینکه همین الآن هم داریم_ که اصلاً به دسترسی به سکس مشروع محدود نمیشود. به همان اندازه که مجردها در جامعه فعلی در معرض آسیبهای رفتارهای نامتعارف هستند متأهلها هم هستند. ما آمارهای روشنی نداریم ولی ظاهر قضیه این است که تفاوت چندانی ندارند. یعنی اگر آیتمهایی مثل خیانت، اعتیاد به پورنوگرافی و انحرافات جنسی از این قبیل را بعنوان آسیبهای این فضا در نظر بگیریم متأهل ها هم به همین اندازه درگیر آن هستند. »
ابوالفضل اقبالی: «آمار در ایران نشان میدهد این انحرافات در میان متأهلها بیشتر است.»
با نگاه روایتگری به سراغ موضوع نظری رفتند
در ادامه محمد حسین تیرآور به عنوان مجری مراسم در تعریف آنکه با چه اثری رو برو هستیم گفت: « آقای شمقدری قبل از این سه اثر ساختهاند که در مورد فرار مغزها در ایران و دانشگاه شریف بود. خوب ایشان با چه پدیدهای مواجه بودهاند در آن مستندها؟ با یک پدیده معاصر مربوط به دهه اخیر و ایشان هم نهایتاً باید یک روایتگر خوب و منصف باشد و از چندتا اصل تکنیکی فیلمسازی برخوردار باشد تا یک اتفاق را روایت کند. پای یک پیشینه، ایدئولوژی، دین و… مطرح نبود.در ۳۳ سال سکوت هم مسئله همین است. ولی در این مستند ایشان روی موضوعی دست گذاشته است که دین در آن دخیل است، جامعه شناسی و روانشناسی در آن دخیل است، پیشینه شناسی، تاریخ هنر، تاریخ تمدن و… در آن دخیل است. این لقمه بزرگی بوده است که این جلسه بهانهای شد تا خیلی از نکات منفی این مستند را تذکر بدهد. چیزی که خودم هم در نظر داشتم به ایشان بگویم این است که شما با همان نگاه روایتگری و توصیفی آمدهاید به سمت چنین موضوعی که خیلی فراتر از توصیف و روایت جذاب است.»
هرچند ازدواج موقت تا حدی مشکل را حل خواهد کرد ولی با توجه به مسیری که با آن روبرو هستیم و مرجعیت فرهنگی که فضای غرب ایجاد کرده است و هر روز جوانان بیشتری به سمت آن کشیده میشوند، ما قطعاً مشکلاتی خواهیم داشت.
آقای شمقدری ابتدا باید اینها را مطالعه میکردند
خانم نیکوروین در بخش دوم صحبت های خود گفت: «من اگر بخواهم درباره مستند مشخصاً صحبت کنم باید بگویم به نظر من کارگردان صغری و کبریهایی را کنار هم چیده و خودش از اینها نتیجهگیری غلط کرده و بعد بر مبنای آن نتیجهگیری غلط به سراغ بقیه داستان میرود.
من نمیخواهم جسارت کنم. صرف اینکه یک نفر چند روز _حالا مثلاً یکی دو ماه_ برود در کشوری و در منطقهای زندگی بکند و بعد بر مبنای آن چیزی که فقط از یکی دو قشر از افرادی که در جامعه دارند زندگی میکنند میبیند عمل کند و با آنها تعامل نداشته باشد، با آنها زندگی نکند، با نخبگان آن رابطه نداشته باشد و اصلاً نداند چقدر آدم در همان کشورهایی مثل فرانسه و آلمان وجود دارند که منتقدان جدی روابط آزاد در همان کشورها هستند دچار ضعف خواهد شد.
ایشان در ادامه با اشاره به دوران هشت ساله اصلاحات و نفوذ جریال لیبرال و وارداتی بودن جریان فمنیست در ایران و مستند بودن این ادعاها گفت: «یکی از اشتباهات کارگردان این است. کارگردان کنار دستگاههای ارائه لوازم پیشگیری از بارداری میایستد و بعد میگوید ببینید در مدارسی که دختران و پسران مختلط هستند، در محافل و جاهایی که اینها بیشتر تردد دارند، این لوازم به سادگی در اختیارشان قرار میگیرد. خوب دلیل این کار چیست؟ من دو دلیل اساسی و عمده میبینم: اولاً اینکه نظام سرمایهداری و لیبرالی است و میخواهند از هر بهانهای برای درآمدزایی استفاده کنند. فروش کاندم فروشی است که در هر روز و در هر منطقه اتفاق به مقدار زیاد اتفاق میافتد. همچنان که سقط جنین در تمام این کشورها آمار بالایی دارد. در آمریکا تعداد مراکز سقط جنین به تعداد مغازههای فروش فستفود است. ما در هر منطقه از محل زندگیمان دو تا مغازه فروش فستفود داریم. آنها هم در هر منطقه دو تا کلینیک سقط جنین دارند. این از نظر درآمدزایی کم نیست. همانطور که آقای “ویلیام گاردنر” در کتاب “جنگ علیه خانواده” میگوید. چه بسا دخترکانی که به تازگی مادر شدهاند تشویق میشوند که جنینهایشان را سقط نکنند، بلکه به کارخانههای لوازم آرایش بفروشند.
روابط آزاد در غرب ممکن است از نظر شکلی شبیه نکاح موقت باشد، اما از نظر ماهوی کاملاً متفاوت است.
در مرحله بعدی میگوید اجازه بدهید آنها را به دنیا بیاورند چون تا زمانی که تازه هستند چربیهای جنینی برای لوازم آرایش کاربرد بیشتری دارد. فروش کاندوم در آن کشورها در نگاه بدبینانه جذب سرمایه است. دلیل دوم این موضوع پیشگیری از بیماریهای مقاربتی است که شرکتهای بیمه را با ورشکستگی روبرو میکند. شما تصور کنید شرکتهای بیمهای که میخواهند در طول سال چندین هزار بیمار مقاربتی و ایدزی را حمایت مالی کنند. خوب اینها ورشکست میشوند.
پس چه بهتر که کاندوم را در دسترس آنها قرار بدهند. ولی از طرف دیگر وقتی نگاه میکنید میبینید در همین مدارس که این وسایل پیشگیری از بارداری در دسترس قرار میگیرد، معلم یا مدیر از طریق میکروفون و وقتی دانشآموزان در سالنهای اجتماع هستند آنها را به سمت خویشتنداری دعوت میکند. این صحبتها مستدل است و بعضاً حاصل مشاهده خود من است. در همین مدارس در کانادا، آمریکا و اروپا مسئولین مدارس و تربیتی فرزندان و نوجوانان را به سمت خودکنترلی دعوت میکنند. من توصیه میکنم کتاب خانم “وندی شلت” به نام “دختران به عفاف روی میآورند” را مطالعه کنید. آقای شمقدری ابتدا باید اینها را مطالعه میکردند و میدیدند که آیا جامعه نخبه در آن کشورها هم نظرشان این است که رابطه هر چقدر میخواهد باشد، باشد به شرط آن که متعهدانه باشد؟ اتفاقاً متعهدانه هم نیست.
در این کتاب نگاه کنید. میگویند ما چطور داریم همایشهای سالانه خویشتنداری برگزار میکنیم که به دختران و پسران هم سن و سال خودمان که از ما پذیرش دارند آموزش بدهیم و کمپین بوجود بیاوریم و بگوییم حواسمان باشد آن کسی که در این ارتباط بیشترین لطمه و ضربه را میبیند دختران هستند. تا حد خوبی هم پیش رفتهاند. کمپینهای سالانه خویشتنداری و کامنتهایی که در کانالهای خودشان میگذارند خواندنی است. پس نکته مهم این است که اگر این لوازم به آسانی در دسترس هستند قصد دیگری وجود دارد. البته دولتها در نظام سرمایهداری به دنبال درآمدزایی هستند، ولی چیزی که در اینجا وجود دارد این است که شما در مصاحبههای بعدی میبینید که کارگردان و مجری دارد سعی میکند به ما اثبات کند در آنجا روابط متعهدانه است. در حالیکه اصلاً اینطور نیست. شما به آخرین مصاحبه نگاه کنید. اولاً اگر تابو نبود چرا آن مرد روسپی که آخرین فرد مصاحبهشونده بود نخواسته بود هم صورتش پیدا شود و هم صدایش مشخص شود؟
نکته دوم این است که همین فرد دارد اعلام میکند که بیشتر افرادی که به من مراجعه میکنند زنانی هستند که از روابط جنسی خودشان در حریم خانوادگی خودشان احساس رضایت نمیکنند و ما چون کاربلد هستیم آنها به ما مراجعه میکنند. پس این نشان میدهد روابط آزاد در غرب آنطور که اینها دارند ادعا میکنند و شدهاند دایههای دلسوزتر از مادر، در غرب متعهدانه نیست. اصلاً معنای تعهد را چه میدانیم؟ آیا مفهوم متعهدانه بودن این است که در یک زمانی که قرار است اینها با هم باشند با فرد دیگری ارتباط برقرار نکنند و این کفایت میکند؟ اینها از زمانی که قرار است ارتباطشان را با فرد دیگری آغاز کنند از همانجا تعهد قبلی از بین میرود. چرا؟ چون از همانجا نیازش را در فرد دیگری میبیند.»
این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: « آنجایی که خودش متوجه است ممکن است مخاطب بگوید دارد زیرآب اسلام را میزند نیاز دیده است که برگردد و بگوید “شاید شما به ذهنتان اینطور بیاید که ما داریم زیرآب اسلام را میزنیم…” بله که زیرآب اسلام را میزنید. اصلاً روابط آزاد در غرب همانطور که دوستان هم اشاره کردند ممکن است از نظر شکلی شبیه نکاح موقت باشد، اما از نظر ماهوی کاملاً متفاوت است. از نظر ماهوی رضایت شرط است، نوع ارتباط شرط است، مسائل اقتصادی شرط است، اگر قرار باشد بچهای به دنیا بیاید قوانین وجود دارد و… نکته دوم هم که دوستان اشاره کردند، باز هم یک نتیجهگیری غلط است که ما این فاصله بین رسیدن به بلوغ و آماده ازدواج شدن را بدون در نظر گرفتن نقش خویشتنداری، غض بصر و آموزههای دینی و اخلاقی بررسی کنیم. اصلاً شما تصور کنید آقا پسر و یا دختر خانمی در فلان سن به بلوغ شرعی میرسند و نیاز به ارتباط دارند. معنایش این است که تا هفت-هشت سالی که آماده ازدواج میشوند باید متعه کنند؟ در نگاه دینی و شرعی ما که تأکید شده است بر غض بصر، روزه گرفتن، عدم اختلاط و… اینها راههایی است که همین نکاح موقت را هم به حداقل برساند. به نظر من حتی وقتی نکاح موقت را در اسلام هم بررسی میکنیم متوجه میشویم که بعنوان راهکار اورژانسی حلال و جایز است و نه اولین راهکار. »
دو تا مصاحبه با اندیشمندان و جامعهشناسان غربی ندارد
ابوالفضل اقبالی در بخش دوم صحبت های خودش گفت: «اما اگر بخواهم درباره خود مستند بحث کنم میتوانم صحبتهایم را در سه محور ارائه بدهم. اول اینکه مستند، وضع غرب را درست تحلیل نکرده است. یعنی نه نقاط قوتی که دارد از غرب ارائه میدهد درست است و نه نقاط ضعفی که نشان میدهد میتوان گفت بخش مهمی از غرب است. مستند در نقاط قوت غرب روابط متعهدانه را بیان میکند. این نشان میدهد مستندساز فقط به خیابانهای هلند و اسپانیا فقط پرسه زده است و یک غور کارشناسانه نکرده است. دو تا مصاحبه با اندیشمندان و جامعهشناسان غربی ندارد. وقتی آرای نظریهپردازان غربی را در این زمینه نگاه میکنیم، مثل «گیدنز» و «باومن» اتفاقاً تحلیلهای کاملاً متفاوت با این مستند دارند. یعنی اینها معتقد هستند این نوع روابط کاملاً تعهدناپذیر، مسئولیتگریز، تکرارپذیر، تکثرپذیر هستند. یعنی رابطه کاملاً تصادفی است که در لحظه ایجاد میشود، با سرعت اوج میگیرد و شور انگیز است و خیلی زود هم از بین میرود و به تجربه جدیدی منجر میشود؛ حالا یک دورهای هم در این میان افسردگی دارند. یعنی یک رابطهای است که کاملاً متفاوت با چیزی است که مستند با دوتا مصاحبه به ما نشان میدهد. یا مثلاً گفته شده که وضعیت امروز غرب اسلامی است چون رابطه جنسی در دسترس است و ما داریم با ادبیات کلیسا با جوانانمان برخورد میکنیم. درحالیکه این اصلاً اسلامی نیست. اتفاقاً قسمت مهم نقطه ضعف و به نظرم بحران جنسی غرب است. این یعنی فروکاستن انسان به حیوان و این همان نقطه تمایز جدی نگاه اسلامی با نگاه غربی است.
نقاط ضعف هم درست بیان نشده است. مثلاً وقتی میگوید غرب فقط این نیست، از چه صحبت میکند؟ مثلاً از انحرافات جنسی مثل همجنسبازی و… صحبت میکند. درحالیکه مهمترین نقطه ضعف غرب این هم نیست.»
ایشاد ادامه دادند: «بحث بعدی که به نظر میتوان گفت، این است که وضع غرب با نگاه اسلامی درست تطبیق نشده است. مستندساز وضعیتی از غرب تصویر میکند و میگوید قسمتهایی از آن با اسلام میخواند و بعضی جاها هم نمیخواند. این هم به نظرم خیلی نقص دارد. این که شما با یک نقل قول از شهید مطهری و کتاب اخلاق جنسی ایشان بگویی مسیحیت سختگیری میکرد و نتیجهاش هم این شد و اسلام سختگیری ندارد و در نتیجه غرب دارد اسلامی رفتار میکند، اصلاً اینطور نیست. اتفاقاً اسلام سختگیریهای خاص خودش را در این موضوع دارد که در جای خود قابل بحث است. این یکی از پیامهای اصلی مستند است که این اسلامی است و چون در ایران جوانان به راحتی دسترسی به رابطه جنسی ندارند پس ما داریم کلیسایی رفتار میکنیم.
نکته آخری که درباره مستند به صورت خیلی کلی به ذهنم میرسد این است که نگاه اسلام درست و کامل تبین نشده است. به نظر من چون مستند، مستند جذابی است و از عناصر جذابیت سینمایی و… استفاده کرده میتوانسته ۱ ساعت طول بکشد. به نظرم مخاطب ۳۷ دقیقه برایش کم است. میتوانست ۱ ساعت آن را ادامه بدهد ولی نگاه اسلام را خوب تبیین کند. این که شما درباره ازدواج موقت یک حرفی بزنی و بگویی این فاصله ۱۵ سال بین بلوغ و ازدواج با ازدواج موقت پر میشود، این واقعاً نگاه اسلامی نیست. پرسش من از مستندساز این است که الآن تمام روابط جنسی که در ایران در جریان است اگر با یک صیغه ( زَوَّجْتُکَ نَفْسی فِی الْمُدَّهِ الْمَعْلومَهِ عَلَی الْمَهْرِ الْمَعْلُومِ) اتفاق بیفتد همه چیز حل میشود؟ اینطور نیست. بحران جنسی در جامعه ما فقط این نیست که صیغه حلال خوانده نمیشود. مهم زوال خانواده است که در شرایط جدید اتفاق میافتد. اتفاقاً بیشترین کنشگران روابط جنسی مثل ازدواج موقت و ازدواج مجدد مردان متأهل هستند تا مجردانی که بین ۱۵ سال و ۳۰ سال سن دارند. ما برای این دادههای علنی داریم.»
دوستان دویست سال را از کجا آوردند؟
محسن آقایی در دومین بخش از صحبت هایش گفت : «شما اثری ساختهای با تمام المانهایی که مخاطب خاکستری آن را بپسندد و در انتهای کار بدهکار، حکومت است. خوب چه فایدهای دارد؟ الآن شما داری این ایده ابتدایی را مطرح میکنی که مشکل جنسی با ازدواج موقت حل میشود. خوب الآن جلوی ازدواج موقت را جمهوری اسلامی گرفته است و یا فرهنگ ضدسکس تا حدی منحرف متأخر ایرانی؟ قبلاً ازدواج موقت خیلی آسانتر بود. الآن عرف نمیپذیرد یا حکومت؟ سندش در خود فیلمتان هست که میگوید در عرف ایرانی چنین چیزی پذیرفته نیست. خوب اگر در عرف ایرانی چنین چیزی پذیرفته نیست شما چرا یقه حکومت را میگیری.
من دو تا نکته کوچک دیگر هم بگویم. میخواهم عمق بیدقتی فیلمساز را نشان بدهم. دو تا اطلاع ریز پژوهشی و جنبی در فیلم ارائه میشود. یکی اینکه میگوید ما در ابتدای مسیری هستیم که غرب ۲۰۰ سال پیش در انقلاب جنسی شروع کرد. ما هرطور نگاه کردیم با هیچ قرائتی دویست سال نمیشود. از رنسانس حساب کنی اینطور نیست، از انقلاب کبیر فرانسه حساب کنی اینطور نیست، اگر اتفاقات اخیر را نگاه کنی، انقلاب اول جنسی در آمریکا در دهه بیست را در نظر بگیری، انقلاب دوم را در دهه ۶۰ و ۷۰ در نظر بگیری اینطور نیست و… . من این را از خود کارگردان پرسیدم. گفت دوره ملکه ویکتوریا. گفتم یاللعجب، ملکه ویکتوریا یکی از سرسختترین دورهها در این موضوع است. دیسیپلینهای بسیار دقیق که برای بچهی ۱۰ ساله هم استاندارد تعریف کردهاند که نهایتاً از دوازده سالگی حق ندارد هیچ جایی از زیر زانویش پیدا باشد.
بله دقیقاً. حالا تازه ملکه ویکتوریا سال ۱۹۰۱ از دنیا رفته است و از آنجا کمکم شل شد و جلو آمد.
پرسش من از مستندساز این است که الآن تمام روابط جنسی که در ایران در جریان است اگر با یک صیغه اتفاق بیفتد همه چیز حل میشود؟ اینطور نیست. بحران جنسی در جامعه ما فقط این نیست که صیغه حلال خوانده نمیشود. مهم زوال خانواده است که در شرایط جدید اتفاق میافتد.
از این بدتر اول فیلم در موزه لوور رفت_این البته تمهید سینمایی جالبی است_ و گفت انقلاب جنسی که رخ داد مریم مقدس که آنگونه هم بود نتوانست از این قضیه جان سالم به در ببرد. بعد جلوتر ما مجسمهای را میبینیم از مریم مقدسی که لخت است. بعد خود فیلمساز زیرنویس میکند “مریم مقدس مگدلنه” که احتمالاً از زیر مجسمه آن را خوانده است. “مریم مجدلیه” اصلاً یک مریم دیگر است. یک زن فاسد بدکارهای بود که به دست مسیح توبه داده شد و جزو مقربین شد. بعد افسانهای وجود دارد که میگوید این زن بعد از توبه به داخل غاری رفت و هیچ تنپوشی نداشت جز موهای بدنش که خیلی بلند بود و شرمگاهش را میپوشاند و این مجسمه بازنمایی است از آن. حالا اینها هم مهم نیست. این مجسمه در قرن شانزدهم ساخته شده است. چطور شما یک مجسمهای را بعنوان نماد انقلاب جنسی معرفی میکنی که مربوط به ۵۰۰ سال پیش است و خود شما معتقدی انقلاب جنسی از ۲۰۰ سال پیش شروع شده است.
یک بیدقتی دیگر هم بگویم. اینکه شما میگویی افراط کلیسا باعث ایجاد انقلاب جنسی شد و هیچ گزارهای در این باره ارائه نمیدهی جز نشان دادن یک سری خانمهای محجبه که از قضا خیلی هم بیچاره به نظر میرسند. در ذهن مخاطب خاکستری جامعه که اگر الآن با حجاب دشمن نباشد و آن را بعنوان یک وسیله سرکوب و استثمار زن در نظر نگیرد، این افراط کلیسا جز با حجاب معنا میشود؟ خوب این بیدقتیها چیست؟»
کجا گفته شده است کلیسا دلیل این اتفاق بوده است؟
مجری مراسم ضمن تشکر از حضار و میهمانان گفت:«یک نکته را در حاشیه صحبت اساتید عرض کنم. ابتدای صحبتم گفتم که مستندساز با همان پتانسیلی که برای مستندهای قبلیاش که مستندهای توصیفی بودهاند به سمت مستندی آمده که بحث نظری در آن است. من فقط به یکی از آنها اشاره کنم. مستند یک شعار تیتروار دارد و آن اینکه کلیسا نگاه قبیحی به بحث مسئله جنسی داشت. این قبیح بودنش در مردم ایجاد انزجار کرد و مردم از طرف دیگر بوم افتادند. در طرف دیگر حکومت ایران هم به مثابه کلیسای قرون وسطایی است که نگاه قبیحی به این مسائل دارد و ما داریم میبینیم لرزههای زلزلهای در آینده را که احتمال دارد همان اتفاق در ایران هم بیفتد. خوب اگر پژوهشهایی با عنوان انقلاب جنسی را ببینید، هیچگاه کلیسا بعنوان مبدأ بیبند و باری در غرب نبوده است.
اصلاً جواب این صحبت من در خود مستند هست. شما که میگویید کلیسا مبدأ چنین اتفاقی بوده است، خوب کلیسا که از دویست سال پیش نبوده است، از قبل هم بوده است. چرا مردم از قبل عصیان نکردهاند. آن چیزی که باعث این ولنگاری شد کجا بود؟ شما که خودت داری عکس نشان میدهی مردم در سال ۱۹۰۰ مردم با حجاب بودهاند و این عکسها هم درست است، خوب مگر آن زمان کلیسا نبود؟ بعد از این تصاویری از ایران و رقص «بیریک» یک خانمی را نشان میدهید. خوب مگر نمیگویید نگاه تنگنظرانهای در ایران وجود دارد. خوب این نگاه که قبلاً خیلی محکمتر بود و الآن بازتر شده است. چرا قبلاً این اتفاق در ایران نیفتاد؟ میبینیم این خیلی استدلال ضعیفی است که پژوهشی پشت آن نیست. کجا گفته شده است کلیسا دلیل این اتفاق بوده است؟ اگر میگویید کلیسا برای ما مشخص کنید کلیسا با کدام قرائت. سه نوع قرائت وجود دارد؛ کاتولیک، پروتستان و آرتودوکس. خوب در کاتولیک و پروتستان، پدران روحانی هفت مرتبه دارند. آن دو مرتبه انتهایی که شاید معادل آیتالله العظمی ما باشند، میگویند شما نباید ازدواج کنید. خوب مگر کلیسا در عصر روشنگری و قرن نوزدهم اینقدر سکهاش رونق داشت که نگاه معرفتشناسانه تنگنظرش نسبت به مسئله جنسی در جامعه تسری پیدا کند و بعد مردم بگویند چه نگاه بدی و بعد هم عصیان کنند؟
متأسفانه ابتداییترین استدلال ایشان بدون پایه و سند است و در خود مستندشان هم مثال نقض دارد.»
در غرب وقتی یک خانم عریان رد میشود کسی به او نگاه نمیکند. این کاملاً غلط است.
خانم شیدا نیکوروین در سومین بخش صحبت های خود بعد توضیحاتی درمورد مراجعه مردان آسیایی به روسپیان اروپایی و احکام کشورهای اسلامی گفت : «مستند به سراغ دختران و پسران میرود و دوتا عکس در دستش هست. عکس ۱ و ۲. این مقایسه بین جامعه ایران و پاسخهایی که دختران و پسران ایرانی میدادند و پاسخهایی که دختران و پسران خارجی میدادند خیلی جالب است. تمام دختر و پسرهای ایرانی بلااستثنا بین عکس شماره ۱ و ۲ جنس مخالف را انتخاب میکردند. سوال این بود که اگر بخواهید یک شام رمانتیک داشته باشید، تمام دختران و پسران ایرانی میگفتند جنس مخالف. تمام دختران خارجی میگفتند آن دخترخانم. برای اینکه حرف مرا میفهمد، صحبتهای مرا گوش میدهد و برای اینکه من با او احساس آرامش میکنم. یعنی چه؟ با باز بودن روابط اجتماعی که در آنجا وجود دارد دخترها در نهایت سرخورده شدهاند و به این نتیجه رسیدهاند که اگر واقعاً بخواهند شام رمانتیک داشته باشند باید با دختر باشند. این نشاندهنده این نیست که آن روابط متعهدانه است؛ اتفاقاً دختران به این نتیجه رسیدهاند که این روابط متعهدانه نیست. پسر کامیابی خودش را میکند و میرود. دختران دوست دارند اگر یک جوراب هم بخرند به دیگران نشان بدهند و بپرسند آیا قشنگ هست یا نه. اما آن روابط متعهدانهای که آقای شمقدری به غلط سعی کرده است به تصویر بکشد و ما را قانع کند، اتفاقاً روابط عاشقانهای است که صرفاً باید به روابط جنسی ختم بشود.»
ایشان ضمن اشاره به نکته پایانای مستند از زبان حاج آقای قاسمیان گفتند: « در غرب وقتی یک خانم عریان رد میشود کسی به او نگاه نمیکند. این کاملاً غلط است. چرا نگاه نمیکند؟ چون اگر در غرب شما به سگ کسی نگاه کنید او زنگ میزند به پلیس و میگوید به سگ من نگاه کرد. این قانون است که کسی نمیتواند به دیگری زل بزند.
در خارج از کشور یک پوشش حداقلی وجود دارد. اصلاً عرف نیست کسی بدون لباس زیر بیرون بیاید. حالا در خود سطح جامعه اگر کسی بدون لباس زیر بیاید چه اتفاقی میافتد؟ آن چیزی که من با چشم خودم متأسفانه دیدهام همه شروع کردهاند به متلک انداختن، سوت زدن و… . پس این اشتباه است که ما فکر کنیم در آنجا به هم نگاه نمیکنند به دلیل عادی شدن و ما هم برای عادی شدن باید نکاح موقت را راه بیندازیم. نه؛ در مرحله بعدی به این دلیل که آستانه رضایتمندی به مرحله اقناع و ارضای روحی و روانی و بیولوژیکی نرسیده است به سراغ همجنس و _العیاذ بالله_ حیوانات رفتهاند.
اگر روابط جنسی حد یقف ندارد در چارچوب چه نظامی هست؟ تعدد رابطه جنسی؟ ما روایات بسیار زیادی از خود نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) داریم که میگوید به مردم بوالهوس زن ندهید. به کسی که مدام درب خانهها را میزند توجه نکنید. چرا؟ چون این بوالهوسی و رفت و آمدهای مکرر و مراجعه و مطالبههای مکرر هم جامعه را با مخاطره روبرو میکند و هم زنانی که در این فرایند از مردان آسیبپذیرتر هستند را با مخاطره روبرو میکند.»
بحث من بر سر تعدد شریک جنسی است
ابوالفضل اقبالی در پاسخ به یکی از حضار گفت: «اینکه میگویند تعدد رابطه جنسی سنت انبیا است و… را که من قبول دارم اما بحث من بر سر تعدد شریک جنسی است. بحث من تحلیل اجتماعی یک پدیده اجتماعی و فقهی است. من که بحث فقهی بر سر ازدواج موقت ندارم. بالأخره شما میخواهی در جایگاه حکومت اسلامی اقامه حق کنی، باید یک سری ملاحظات اجتماعی را در نظر بگیری، باید مشاور جامعهشناس و روانشناس داشته باشی. باید تحلیل اجتماعی قوی داشته باشی. اینطور نیست که مستند بیاید بگوید ما ۱۵ سال اختلاف بین بلوغ و زمان ازدواج داریم پس باید فرهنگ ازدواج موقت را تروج کنیم. این حرف واقعاً به این صورت حرف اسلامی نیست. شما مگر آسیبهایش را دیدهای؟ مگر پیامدهای خوب و بد آن را بررسی کردهای؟ بدون تحلیل اجتماعی اینطور حرف زدن عقلانی و اسلامی نیست. والا ما از ازدواج موقت دفاع میکنیم. اما با لحاظ کردن زمینههای اجتماعی صحیحی که باید در جامعه ایرانی اتفاق بیفتد تا این اقامه حق اتفاق بیفتد.
اگر روابط جنسی حد یقف ندارد در چارچوب چه نظامی هست؟ تعدد رابطه جنسی؟ ما روایات بسیار زیادی از خود نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) داریم که میگوید به مردم بوالهوس زن ندهید.
من میگویم یک سری اصول و قواعد و مقررات در کنار هم منظومه نگاه اسلام به روابط جنسی را تعریف میکند. در این اصول درباره روش تغذیه، نگاه، اختلاط زن و مرد و… صحبت شده است. این شرایط اگر محقق شود اصلاً به شرایط جامعه امروز نمیرسی که با یک جوان مجرد بین ۱۵ سالگی تا ۳۰ سالگی در خیابان با فضای تحریک کننده شدید، تغذیه کاملاً تحریک کننده، رسانه تحریک کننده و… مواجه نخواهی بود تا بعد مجبور باشی بگویی متعه بهتراز زنا است. این شرایط پیش نخواهد آمد اگر نگاه جنسی اسلام بصورت کامل پیاده شود. ما صحبت از نگاه جنسی اسلام بصورت کامل میکنیم که متعه و تعدد زوجات هم جزو آن هست.»
امروز ما نتیجه غربی شدن نصفه و نیمه شدن ماست
مجری مراسم در آخر فلسفه آسیب شناسی این مستند را بیان کرد و گفت: « اگر ما اختلالی بوجود آمده باشد و ما علتها را اشتباه پیدا کنیم ممکن است نسخههای اشتباه بدهیم. مثل اینکه یک ماشینی بنزین ندارد ولی ما به سراغ باطری آن برویم و آن را عوض کنیم. بحث این جلسه هم همین است. ما این نکته را در مستند میدیدیم که صغری و کبری اشتباه چیده شده بود. خواهش من از آقای شمقدری این است یک بار به این سوال محققانه فکر کنند و تحقیق کنند که چرا وضع غرب به اینجا رسید و اکنون امروز ما نتیجهی چیست. ایشان هم پاسخش به غرب اشتباه است که میگوید کلیسا دلیل این امر است و بعد این قیاس را در ایران میآورند و فکر میکنند نظام و تابوها و… مقصر هستند. هر دوی اینها اشتباه است. به تعبیر بنده امروز ما نتیجه غربی شدن نصفه و نیمه شدن ماست و غربی شدن آنها نتیجه خیلی مسائل تاریخی دیگر است همچون عصر روشنگری، جنگهای صلیبی، نظام لیبرالی و… . بعد رسانهها چطور توانستهاند این مورد را پمپاژ کنند. سیر اباحیت در غرب را ایشان باید به نظرم یک بار مرور کنند تا نسخه را برای کلیسا نپیچند.
یک نکته دیگر هم اینکه این شیفتگی بیش از حد که نشان دهند عدم مطالعه و آمارها و مقالات بسیار متعددی است که مثلاً درباره رابطه دختر و پسر است. افسردگیهای شدیدی که برایش مقاله مینویسند، بارداریهای ناخواسته و… . اگر مقالاتی که در خود غرب نوشته میشوند را ایشان ورق میزدند این ادبیات مبالغهآمیز در کارشان دیده نمیشد. بعد گفته نمیشد تعهد وجود دارد. با توجه به آمارهای تجاوزی که مثلاً در مستند “جنگ نامرئی” میبینیم. میگویند در سال ۲۰۰۹ نوزده هزار تجاوز جنسی فقط در ارتش آمریکا ثبت شد.
میگویند تعهد وجود دارد ولی از آن خانم که سوال میکنند چند دوستپسر داشتهای میگوید یازدهتا. خوب این یعنی تعهد نبوده است دیگر. حتما میگویند: آن موقع که اینها در خانه بودهاند که سومی نبوده است. ببینید تعریف تعهد را چقدر پایین آوردهایم.»
منبع : سایت رسانه انقلاب